بیاین قبول کنیم که اکثریت ما مردم ایران، اصلا به کشورهای دیگه کاری نداریم، خودمون، وقتی کلمه آرایش کنار کلمه مردا قرار میگیره، حالا چه لفظی چه نوشتاری، لبامونو ور میچینیم، چشمامونو گرد میکنیم و میگیم مرد مگه آرایش میکنه؟ چه معنی داره اصلا با اون همه ریش و ابرو و سیبیل.
ولی حقیقت ماجرا اینه که کارایی که امروز روز، ناهنجاری به حساب میاد، توی برهه های مختلف تاریخ کاملا بهنجار و عادی بودند و آرایش آقایون هم از همین دست کارا محسوب میشه.
بد نیست یه سر به تاریخچه آرایش آقایون بزنیم و ببنیم این آقایونی که امروز با توییت و استوری از آرایش کردنِ خانما جوک میسازن، اون قدیم ندیما برای صفا دادن به رخسار و زلفشون چه چه هنرنمایی ها میکردن.
چطوره از همون ایران کهن و مردای با صلابت هخامنشی شروع کنیم.اون دوره طلایی از تاریخ ایران، انصافا برابری بیداد میکرد، تا جایی که آرایش زن و مرد نداشت و آقایون هم پا به پای خانوما از زیبا کردن خودشون مضایقه نمیکردن، رجال اون زمان با یه مایع سیاه رنگ گیاهی دور چشماشونو و سیاه میکردن و هدف از این کار منهای زیبایی، با جذبه کردن صورتشون، خصوصا مقابل دشمن بود. حتی کنار آرایشِ صورت مبارک، پوست بدنشون و چرب میکردند و یه نقش و نگارهایی هم روش میکشیدند و گاهی هم حک میکردند، میشه گفت یه جور تتو کلاسیک و موقتی بود.
خب طبیعتا اون دوران هم مثل هر دوران دیگه ای جنگ و کشورگشایی مرسوم بود و در کنار آرایش جنگی و نظامی آرایش صورت هم برای مردای ایرانی اهمیت زیادی داشت. همینطوری که پیش میرفت آرایش تبدیل به یه فرهنگ متعارف شد و با اختراع هر ماده آرایشی، این مهارت نسل به نسل و حکومت به حکومت ادامه پیدا کرد. تا به مردای ساسانی رسید، تو اون دوره دیگه آرایش آقایون به یه سرمه و یه نقش و نگار کشیدن ختم نمیشد و غالب مردهای بالغ درکنارِ سرمه ای که به چشم داشتند، لپ هاشونو با شیره های گل و گیاه سرخ میکردن و یه نقطه های کوچولویی رو زیر چشماشون میکشیدند. شاه های اون زمان هم موهای فرفری خودشونو توی تور میپیچیدند و بالای سرشون جمع میکردند، بعد کشیدن سرمه و یه ته آرایش مختصر، گوشواره و گردنبند مینداختند تا با اون تاج خوش رنگ و لعاب روی سرشون یه جورایی سِت بشه
میشه گفت دقیقا مثل الان که آرایش یه کارِ کاملا زنونست، اون زمانم خودآرایی مردا نشانه مردونگی بود.
تا همینجا اگه به این دوتا حکومت بین این همه حکومت های مختلف اشاره کردیم، چون منابع موثق تر و دقیق تری آرایش مردها رو توی این دو حکومت نقل کرده بود. احتمالا از زمان حکومت هخامنشی تا ساسانی این وسط فقط میزان آرایش و پیرایش آقایون کم و زیاد و متفاوت میشد، اما قطعا بساط آراستن و تزیین سرجاش بود.
برسیم به رجال قاجاری، مردایی که برای ثابت کردن مردونگیشون دست رد به نخواستنِ هیچ بانوی بزرگواری نمیزدند و یه دختر برای مردای دیگه شهر باقی نمیذاشتند. کلا باید همه چیز برای خودشون بود. تفاوتی که این حکومت با حکومت های قبلی داشت ابن بود که در زمان پادشاهای قاجار، غالبِ رعیت و مردم عادی آرایش نمیکردند و صفا و جلا دادن به صورت، مخصوص پادشاهای قاجار و اطرافیانش بود.
با اینکه اون زمان ایران اسلامی شده بود و شکل آرایش مردا از صورت و چشما به آرایش محاسن و مو تغییر کاربری داده بود، اما اگه به عکس هایی که از ایران زمان قاجار به یادگار مونده نگاه کنید، میبینید که اکثر شاهان قاجاری لپای گلی گلی داشتند و با سورمه و رنگ گیاهی تاکید زیادی روی مشکی بودنِ چشم و ابروشون میکردند.مثلا اگه عکسِ فتحعلی شاه قاجار و ببینید، متوجه آرایش غلیظش در اکثر عکسا میشید. چشم و ابروی آرایش کرده ، ریشه های قر و فر داده، و لُپ های گل انداختش نشون میده که به شدت به رسیدن سر و وضعش اهمیت میداد، مراقب اندامش بود و با کفشای پاشنه دار و لباس های جذبی که میپوشید، کمر باریکشو به رخ دور و بریا میکشید.
اواخر دوره قاجار بود که رسم آرایش کردن برای مردا کمرنگ و کمرنگ تر شد و دیگه آرایش نشونه مردونگی نبود و فقط ظاهر مرتب و خوش بو، به جذاب بودن یه مردا کمک میکرد.
تا اینکه دوره قاجار هم سر رسید و رضاشاه، مردی که ابهتش زانوهای آدمای زیادی رو شُل میکرد رو تخت حکومت نشست و اتفاقا به بساطِ خاله زنکی، تعدد زوجین و ریخت و پاشای الکی پادشاهای قاجار خاتمه داد. رضا شاه اهل آرایش بود ولی نه آرایش صورت خودش، بلکه آرایش و سر سامون دادن به چهره سرزمینی که قاجاری ها خیلی خودشونو درگیرش نکردند.
البته تغییراتی زیادی در پوشش لباسای خانوما و آقایون اتفاق افتاد و اون تغییر کت و شلوار و کت و دامن بود که مردای دولتی و خانومایی که علاقه مند به کارهای دولتی بودند ازش استفاده میکردند.
با تبعید رضا شاه و جانشینی پسرش، شرایط آرایش آقایون مثل قبل بود، مردا زمان حکومت پهلوی، چه مردای عادی، دولتی، ورزشی و هنری، تمرکزشون بیشتر روی آرایش مو، ریش و لباس بود و سعی میکردن اگه قرار به خاص بودن و خوشتیپ شدن باشه، از داشته های صورتشون مایه بذارن تا نداشته ها.
مجله های هنری و ورزشی دهه چهل و پنجاه هم به خوبی نشون میده که آرایش مردای اون زمان بیشتر توی آرایش مو و ریش خلاصه میشد تا آرایش صورت.
اما توی دوره ای که اما داریم توش نفش میکشیم، تعداد مردهای آرایش کرده ایران نسبت به جهان خیلی نا چیزه و الانم مثل دوره قبل، فوکوس آقایون محترم بیشتر روی موها و ریشه های مبارکه و در کنارش داشتن استایل مناسب و بدنی که ورزیده باشه از آرایش صورت و حتی دیده شده از نون شبم واجب تره.
ولی خب با توجه به فرهنگ و قومیت های مختلفی که ایران داره، هستند آقایونی در جنوب یا غربِ کشور که به واسطه فرهنگی که هنوز سُرمه به چشم میکشن و خال های سیاهی روی چونه یا بالای ابروشون میکشند، اما ترجیح ِ اغلب آقایون ایرانی اینه که همینی که هستند باشند و عوضش اگه از سمت بانوان بزرگوار، طلبِ مددی شد، با کمک های مالی و نوع دوستانه خودشون راه رو برای زیبایی هرچه تمام تر شدن خانم ها هموار کنند.