Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

آرایش،قبل و بعد کرونا

قطعا دیگه همه تو تاریخ خوندیم، وقتی که شاه های قاجار داشتند با یه خداحافظی ملت ایران و خوشحال میکردند، بیماری وبا یادگاری ای بود که تا اوایل دوران پهلوی از این خاندان به جا مونده بود و با وجود مدیریتی که رضا شاه داشت، جمع کردنش خیلی کار راحتی نبود.

نه فقط ایران، کل دنیا داشت یه صد سالی از نبودِ بیماری های واگیر دار یه نفسِ تازه میکشید که مثل همیشه باز چینی ها گُل کاشتن و از اونجایی که برای خورد و خوراک به هیچ جانداریی توی زمین و آسمون و دریا رحم نمی کنند، این بار یه بیماری واگیر دار تنفسی به اسم کرونا سر از یقه مردم کُره زمین دراُورد و کلا یه سه چهارسالی همه چی رو هوا بود. 

هممون میدونیم که این وسط هفتاد هشتاد درصد از شُغلا عملا تحت تاثیر قرار گرفتن و حتی قربونی شدند. یکیشون که خیلی سر و صدا کرد، شغل مهم، اساسی و سرنوشت سازِ آرایشگری بود، یعنی یه بازی دو سر باخت هم برای مردم و هم برای آرایشگرا بود. اصلا یعنی چی؟ مگه دنیا با این همه زیر اَبرو و سیبیل و ناخن کوتاه و موهای یه دست بلند شده میتونه دووم بیاره؟ جای خالیه رژِ لبای نزده و ژِل ابرو و صورت و مژه های بی رنگ و روُ چی پر میکنه؟ از من میپرسید هیچی از یه ور عینک میزدند که این ویروسِ چموش و عقده ای تو چشماشون نره، از اونورم یه ماسک نه چندتا ماسکِ بزرگ جلوی صورت و میگرفت و دستکشم که هیچی، قریونش برم کلا همه برنامه ریزی خانوما رو برای ناخن کاری به باد فنا میداد. حالا آقایون به اندازه خانوما اذیت نمیشدند ولی خب اونام دیگه انگیزه ای برای آنکارد ریش و موهاشون نداشتن و یه بی خیالیِ عجیبی کل دنیا رو پر کرده بود. دیگه راحت کرده بودند خودشونو، جلو آینه م نمیرفتند. از حموم میرفتن سرکار از سرکار برمیگشتن میرفتن حموم. قشنگ یه لایه پوستی از رو دست و بدنِ هممون برداشته شد انقدر که شستیم و سابیدیم و کرونا هم هی به ریش داشته و نداشته هممون میخندید.

این وسط بعضیا معتقد بودند که ترکِ عادت موجبِ مرض و ما هیجوره دست از هیچ کدوم از اقلام آرایشی عزیزمون بر نمیداریم و ترکشون نمیکنیم چون ناراحت میشن. حتی بخاری که از پشتِ ماسکاشون رو عینکا نقش میبست هم شعله درونشونو خاموش نمیکرد. رژ لِب قرمز میزدند، وقتی یه لحظه ماسک و برمیداشتند که چایی بخورن، به جوکرِ شوالیه تاریکی تبدیل میشدند. صورت عرق کرده با اون همه پنکک و کرم پودر و رژ گونه رو چجوری پشت ماسک هندل میکردند خدا میدونه، بعضیا بودند حتی از مژه های مصنوعیشونم دل نمی کنند، آرایشگاه رزرو میکردند یه ساعته، خودشون و آرایشگر، که فقط مژه بذارن و ناخن بکارنن. یعنی خواستم بگم بعضیا تو این شرایطم خیلی با انگیزه پیش میرند و از هدفشون دست نمیکشند.

وقتی جمعیت بالایِ سه چهار نفر ممنوع باشه و سالنای آرایشی تعطیل، یه معنی بیشتر نمیده، اونم اینه که  تا اطلاع ثانوی، از هیچ جشن و عروسی و خوشگذرونی خبری نیست و به لاک تنهاییتون سلام کنید و فقط و فقط به شکل مجازی با هم معاشرت کنید و از حالِ هم با خبر بشید. هر چند خیلیا زرنگی کردن و بارشونو بستن و با یه عروسی ده دوازده نفره سر و ته ماجرا رو هم اوردن و آفرین بهشون. به این میگن مدیریت بحران.

به این موضوع اشاره شود که خیلی از خانم خودشون دست بکار شدند و فیلم آموزشی چگونه خودمان را آرایش کنیم و خوشگل کنیم را تهیه کردند و خودشون آرایشگر شدند.یکی دلایلی که این دو سال اخیر دویست میلیون از جمعیت 80 میلیون ایرانی  ناخون کار شدند همین موضوع بود

ولی خب با تمام سختی ها و اذیتایی که شدیم، با همه دردا و مریضیایی که هنوزم بعضیامون ازش خلاصی نداریم . معلوم شد که آقا ما شوخی میکنیم که بدون آرایشم نمیشه زندگی کرد. خودتون باورتون میشه که دو سه سالِ تموم خانواده ، دوست و همکارای هممون ما رو بی آرایش دیدن.

ناخنای دستمون و چهره های بی آرایشِ هممون هر شکل و رنگیم که داشته باشه، بدون اون ماسک سفید و دستکشای عذاب آور قشنگ تره.

شاید این چند سال امتحانی بود برای اینکه با چهرهِ قطعا زیباتر خودمون بدون واسطه و نزدیک تر روبه رو بشیم و قشنگی های واقعیمونو بهتر ببینیم.